سرمایه و ثروت – زمانی که گرتا تونبرگ (Greta Thunberg) در کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل در سال ۲۰۱۸ با اشک فریاد زد : « شما رویای کودکی مرا دزدیدید» ، نه تنها قدمی مثبت برای کنترل تغییرات اقلیمی برداشته نشد بلکه شکاف و اختلاف درباره این معضل اصلی امروز محیط زیست جهان بیش از پیش در جامعه جهانی رخنه کرد. دختری ۱۵ ساله، شهروند یکی از مرفه ترین کشور های جهان، یعنی سوئد فریاد می زند شما رویای کودکی من را دزدیده اید. واکنش های منفی به صحبت های گرتا خیلی زود آغاز شد. آیا کودکان خاورمیانه،آفریقا و بسیاری از کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی و جنوب شرق آسیا نیز رویای مشابهی داشته اند که مانند رویای گرتا دزیده شده باشد؟ آیا اصلا آنها نیز حق داشتن رویا را داشته اند؟
اجازه دهید ابتدا نگاهی کوتاه به بحران تغییرات اقلیمی بیاندازیم:
تغییرات اقلیمی یا آب و هوایی به طور کلی به هر گونه تغییر در الگو های آب و هوایی در سرتاسر زمین گفته می شود. اگرچه تغییرات آب و هوایی می توانند علل طبیعی داشته باشند اما آنچه امروز به طور مشخص علت اصلی گرم شدن زمین شناخته می شود فعالیت های انسانی، به ویژه افزایش جمعیت و آلودگی در سطح زمین است.
از زمان انقلاب صنعتی تا به امروز انسان ها توانسته اند با دستاورد های خیره کننده شان هر روز فناوری های شگفت انگیزی را به زندگی روزمره خود اضافه کنند و منابع اطرافشان را در راستای سهولت زندگی به خدمت گیرند. یکی از اصلی ترین این منابع، سوخت های فسیلی بوده اند که مصرف آنها در صنعت، حمل و نقل و مصارف خانگی به شکل افسارگسیخته ای به بیش از سه برابر از زمان انقلاب صنعتی رسیده است.
خب حالا چه ارتباطی میان مصرف سوخت ها و تغییرات اقلیمی وجود دارد؟
عامل اصلی ایجاد تغییرات آب و هوایی در دنیای امروز ما اثر گلخانه ای (The Greenhouse Effect) شناخته می شود. زمانیکه خورشید به سطح زمین می تابد نور و انرژی آن پس از برخورد با سطح زمین بازتاب کرده و مجددا از اتمسفر زمین خارج می شوند اما تعدادی از گاز ها این خاصیت را دارند که با قرار گرفتن در اتمسفر زمین از بازتاب مجدد انرژی به خارج از زمین جلوگیری کرده و در واقع گرمایی ناشی از آن را در زمین محبوس نگه دارند. گازهایی مانند:
- کربن دی اکسید
- متان
- دی نیتروژن مونوکسید
- کلرو فلورو کربنها
بنابراین هر چه میزان مصرف سوخت ها افزایش یابد میزان تجمع این ذرات در اتمسفر زمین نیز افزایش می یابد و بنابراین انرژی ( گرما ) بیشتری محبوس شده و زمین گرم تر و گرم تر می شود.
گرم شدن زمین چه اشکالی دارد؟
گرم شدن زمین می تواند اثرات مختلف بر وضعیت فعلی سیاره بگذارد.
- اقیانوس ها : گرم شدن زمین به آب شدن یخچال های قطبی مانند یخ های گرینلند (Greenland) می انجامند. با آب شدن این یخ ها حجم بالایی از آب وارد اقیانوس ها شده و ضمن بهم ریختن تعادل اکوسیستم در آنها می تواند موجب سیل و آب گرفتگی در مناطق ساحلی زمین شود
- آب و هوا : گرم شدن زمین الگو های هواشناسی را نیز به هم می ریزد. طوفان ها، یخبندان های غیر منتظره، گرد باد ها و یا باران های سیل آسا غیر عادی از نتایج گرم شدن زمین است
- غذا: گرم شدن زمین تاثیر مخرب جدی بر کشاورزی و حتی گونه های گیاهی و جانوری می گذارد. گرم شدن زمین می تواند موجب کم شدن منابع آب و خشکسالی های بیشتر و طولانی تر گردد و در نهایت در چرخه تامین غذا چه برای انسان ها و چه سایر گونه های زیستی زمین ایجاد اختلال کند
- سلامتی : گرم شدن زمین تاثیر مخرب زیادی بر سلامتی انسان ها نیز دارد. برای مثال در شهر های بزرگ و صنعتی گرم شدن هوا می تواند به انتشار بیشتر ازن در میان ذرات آلاینده شود که قرار گرفتن در معرض آن می تواند منجر به آسم، بیماری های قلبی عروقی و البته سرطان ریه شود.
راه حل؟
در یک نگاه ابتدایی راه حل بحران اقلیمی جهان چندان دشوار به نظر نمی رسد. کاهش مصرف سوخت های فسیلی و آلودگی ها. مثلا استفاده از انرژی ها پاک مانند انرژی باد یا خورشید، استفاده از حمل و نقل عمومی و … . اما چرا در عمل این بحران به یک معادله لاینحل بدل شده و حتی پیمانی مانند معاهده پاریس نیز به جای راهکاری عملی بیشتر به یک شوخی سیاسی بین رهبران جهان تبدیل شده است؟ بیایید به فریاد های گرتا برگردیم.
احتمالا برای گرتای نوجوان و هم مدرسه ای هایش، استفاده از دوچرخه و یا توصیه به استفاده از اتوبوس به جای ماشین شخصی یک آپشن میان تمامی سطوح رفاهی که برای آنها فراهم شده می باشد و اگر هم در بازپس گیری رویای زیبای دزدیده شده شان موفق نشوند، با حمایت مختلفی که دریافت می کنند زندگی بی رویا شان را بدون کوچکترین مشکلی ادامه خواهند داد. کمی مایل به مرکز اروپا اما همسنان گرتا در لهستان ممکن است علاوه بر رویای کودکی، سطح نسبی رفاه شان نیز به خطر بیفتد اگر دولت آن ها موفق به صادرات زغال سنگ نشود. هر چه از خانه گرتا دور تر شویم متوجه می شویم دغدغه گرتا ارتباط مستقیمی با الگو ناهمگون توسعه جهانی دارد که به موجب آن سالهاست چند کشور دنیا با قرار دادن خود در راس جهان به شکل های مختلف و تلاش برای مدیریت جهان به شیوه ای که رفاه و قدرت آن ها حفظ شود، بسیاری از کشور های دیگر که اتفاقا اکثر آنها دارای سرمایه ها و منابع به مراتب بیشتری نیز بوده اند را در وضعیت توسعه نیافته نگه داشته اند. کشورهایی که می بایست بازار هدف مصرفی برای کالا های تولیدی آن ها می بودند. کشور هایی که منابع انسانی آن ها می توانستند نیاز هایشان را با کمترین هزینه بر طرف کنند. کشورهایی که منابع استراتژیک آنها غارت شده و صرف رفاه گرتا و دوستانش شده اند. در جهان امروز اما بسیاری از این کشورها در پس تحولات سیاسی داخلی خود توانسته اند شکلی از توسعه خواهی را درون خود گسترش دهند. توسعه ای که نیازمند مصرف بیشتر سوخت و آلایندگی بیشتر نیز هست. حالا این کشور ها بیش از پیش تشنه استفاده از فرمول های اجداد گرتا هستند تا بتوانند برای نسل های بعد خود زندگی ای مانند حال گرتا فراهم کنند. اینجا دقیقا همان گره کوری است که تغییرات اقلیمی بدان دچار شده است.
اگرچه جهان امروز در ظاهر بیش از هر زمان دیگر مایل به صلح و ثبات است، اما این صلح و ثبات تنها برای چند کشور معنا دارد. در همین زمان که پاندمی کرونا جهان را زمین گیر کرده، بسیاری از انسان ها در خاورمیانه و یا آفریقا قربانی جنگ هایی هستند که برای فروش اسلحه و یا غارت منابع سرزمین ها شکل می گیرد. بسیاری از انسان ها از ابتدایی ترین امکانات زندگی مانند آب آشامیدنی، بهداشت یا غذای سالم بی بهره اند و توسعه نامتوازن جهان به نفع عده ای و به ضرر عده ای دیگر هرگونه اقدام برای نجات کلیت زمین را بی معنا کرده است.
بنابراین شاید قدم اول در مقابله با بحران تغییرات اقلیمی پاسخ به این سوال باشد : « مقابله با تغییرات اقلیمی برای نجات زمینِ عده ای از انسان ها، یا مقابله با تغییرات اقلیمی برای نجات زمین همه انسان ها؟ »
ارسال یک دیدگاه