که بیدریغ زند روزگار، تیغ هلاک…
* حافظ میفرماید: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:با دوستان مروت، با دشمنان مدارا، ما امروز با دوستان خودمان هم مدارا نمیکنیم!
* باید صبور بود چون صبر هم بابی است.
حافظ تاکید دارد: چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند.
* پیامبر(ص) حدیثی دارد که میفرمایند: الفقر فخری یعنی من فقررا تحمل میکنم تا با افتخار به گشایش برسم.
در فرهنگ و ادبیات ایران، حافظ چیرهدستترین غزلسرای زبان فارسی به شمار میرود و نابغهای چون «گوته» آلمانی دیوان شرقی – غربی خود را تحت تاثیر دیوان این شاعر کشورمان سروده است.
ایرانیان، حافظ را «لسانالغیب» مینامند یعنی کسی که از غیب میگوید با این حال خود او تاکید دارد که کسی زبان غیب نمیداند.
امروزه کمتر خانه ایرانی را میتوان سراغ گرفت که در آن دیوان حافظ یافت نشود.
«سرمایه و ثروت» در گفتوگو با استاد بهاءالدین خرمشاهی، حافظپژوه و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی به بررسی دیدگاههای این شاعر پرآوازه ایرانی درباره مسایل اقتصادی پرداخته است:
* باتوجه به شرایط امروز جامعه، مردم میخواهند بدانند که آیا حافظ در مورد مسایل اقتصادی هم شعر سروده است؟
– ما از آنجایی که علاقه عمیقی به حافظ داریم و هر کدام به فراخور حالمان با شعر او به مدت ۵ سال یا ۱۰ سال یا مثل بنده ۶۰ سال مانوس بودهایم انتظار داریم وقتی مشکلی پیش میآید با حافظ، فال بگیریم و تصورمان این است که همه چیز در غزلیات این شاعر پرآوازه وجود دارد. مرحوم علیاکبر رزاز کتابی تهیه کرده به نام «جمع پریشان» که ۲۰۴ موضوع دارد و ذیل هر موضوع ۱۰ تا ۱۵ بیت از اشعار حافظ قرار دارد. در باب مسایل جدید اجتماعی، اشعار کمی در دیوان حافظ میتوان یافت، به طور مثال در مورد «آزادی» دیدگاه او پیرامون آزادی از درد، رنج و غم است. درباره اقتصاد هم کمتر شعری میتوان یافت چون اقتصاد از منظر او جزو اخلاق بوده است به گونهای که موضوعاتی چون اسراف، بخشندگی و غیره در ردیف شرط اخلاقی به شمار میرود.
البته مسایلی چون احتکار مفهوم جدیدی نیست بلکه از هزاران سال پیش تاکنون افراد فرصتطلبی بودهاند که در موارد بحران کالاهای موردنیاز مردم را پنهان میکردند تا به چند برابر قیمت بفروشند.
حافظ در این باره میفرماید:
برو به هر چه تو داری بخور/ که بیدریغ زند روزگار، تیغ هلاک
یا تاکید دارد:
دسترنج تو همان به که شود صرف به کام/ ورنه دانی به ناکام چه خواهد بودن
* حافظ در اشعار خود مردم را به مدارا با دشمنان میخواند، حال چرا برخی این روزها مراعات هموطنان خود را نمیکنند؟
– بله میفرماید:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا
من گاهی به شوخی میگویم که ما با دوستان هم مدارا نمیکنیم چه برسد با دشمنان.
البته به گفته حافظ «چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند».
روزگار بحرانزده ملت نجیب و با فرهنگ ما میگذرد و روزگار خوبتر پدید میآید. البته من شاکرم که فرهنگ هنوز سرپاست. شنیدهام که در برخی نمایشها به دلیل استقبال، مردم روی زمین مینشینند و تئاتر تماشا میکنند یا ما دانشنامه حافظ را در چهار جلد و ۶۵۰ صفحه منتشر کردیم که با اقبال مواجه شد. سریال بینظیر «شهرزاد» آقای فتحی را هم خود من با اشتیاق پی گرفتم زندگی ادامه دارد از اول دنیا مشکلات بوده و تنگنای معیشت هم جزو آن به شمار میرود. در این روند هم آدمهای ناخنخشک و بخیل نیز اجحاف کردهاند و میکنند لذا باید صبور بود، چون صبر هم بابی است. به هر حال «فرصتی باید تا گشایشی یابد».
حافظ در جایی به طعنه میگوید:
هنگام تنگدستی در عیش، هوش و مستی/ کاین کیمیای هستی آرام کند، گدا را
در تنگدستی امکانات ما کم میشود با این حال حافظ همه را به دوست داشتن و زیباییها دعوت میکند.
پیامبر(ص) حدیثی دارند که میفرمایند: «الفقر، فخری» یعنی من فقر را تحمل میکنم تا با افتخار به گشایش برسم. حافظ هم با اشاره به این حدیث میگوید:
اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل/ کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی
* رویکرد مردم به آثار مرتبط با حافظ چگونه است؟
– خیلی خوب؛ شرح آقای حمیدیان که در ۵ جلد چاپ شده و قیمت بالایی دارد در دو سال به چاپ پنجم رسیده یا شرح دو جلدی خود بنده تحت عنوان «حافظ نامه» اکنون چاپ ۲۳ یا ۲۴ را پشت سر میگذارد.
ارسال یک دیدگاه